به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آذرباخیش ، توزیع کالاهای اساسی از جمله گوشت قرمز ، شکر ، قند ، برنج و… به اخبار داغ بین محافل محلی و خانواده ها تبدیل شده است. بطوریکه در اکثر مناطق و بخصوص محله های کم برخوردار باتوجه به ضرورت نیاز ساکنان به کالاهای اساسی همواره پیگیر مکان توزیع اقلام هستند تا شاید بتوانند در این وضعیت اسف بار رشد بی رویه قیمت ها ، سهم اندکی از کالاهای توزیعی را برای پر کردن چاله های بزرگ معیشتی به دست آورند.
در اواخر سال گذشته و در دوماهه آغازین سال ۹۸ برخی اقلام از سوی اداره صمت و سازمان جهاد کشاورزی در تعدادی از فروشگاه های سطح شهرستان خوی توزیع میشود ، حال اینکه این نوع توزیع؛ آیا صحیح است یا خیر!؟ راقم در ادامه به بخشی از معضلات این نوع توزیع میپردازد :
طی روزهای اخیر در محل تعدادی از اماکن توزیع اقلام نظیر شکر و قند حضور یافته و برخی از مشکلات اساسی در نحوه ناصحیح و دور از شأن و کرامت شهروندان را از نزدیک مشاهده نمودم. در ذهنم سوالاتی تداعی شد که چگونه مسوولین راضی می شوند در کشور متمدن و تاریخ ساز و در شهر علم و فرهنگ و هنر و عرفان با قدمت چند هزار ساله ام “خوی” مردم را اینگونه از صبح علی الطلوع “در سرما و گرما” به کف خیابان و پیاده رو ها بکشانند به امید آنکه شاید چند کیلوگرم قند یا شکر دریافت نمایند!!
این چه ساز و کاریست که اقلام به محض توزیع ( طی ساعتی) ، تمام می شوند! و چرا یک برنامه ی مشخصی برای توزیع بالسویه در بین شهروندان و نیازمندان مشاهده نمیشود..؟!
با چند تن از شهروندان گرامی که در برخی از صفوف حضور داشتند گفتگویی کردیم. بسیاری از شهروندان به نحوه توزیع اقلام به شدت انتقاد داشتند بطوریکه در این بین زنان و مردان کهن سالی نیز وجود داشت و توان ساعت ها ایستادن در انتظار دریافت “شکر یا قند” از عهده آنان خارج بود ، اما از سر ناچاری تحمل میکردند.
برخی معترض بودند ؛ به دلیل اینکه در روزهای قبل نیز در چنین صفوفی ایستاده بودند اما به دلیل توزیع کم در آن محل ، علیرغم تحمل زحمت حضور و انتظار ، دست خالی به منزل روانه شده بودند و حال باز هم بیم آن داشتند ” نکند امروز هم دستهایم خالی بماند!!”
قابل تامل اینکه مسوولین فروشگاه های توزیع اقلام نیز از عدم وجود برنامه مشخص در توزیع صحیح و بالسویه بین شهروندان بسیار ناراضی بودند! به دلیل عدم وجود اهرم نظارت و کنترل از اشخاص متقاضی دریافت اقلام توزیعی و ایضا بی نظمی ها و بعضا درگیری های لفظی و فیزیکی بین حاضرین در صف (به خاطر چند کیلو شکر! ) باعث دشوارتر شدن توزیع در محل های مربوطه شده بود.
علیرغم اینکه حتما مسوولین و متولیان توزیع کالاهای اساسی به خوبی به معضلات موجود در بحث توزیع ها اشراف کامل دارند ، با اینحال برخی از مشکلات اساسی در نحوه توزیع با روش موجود به شرح ذیل مطرح میگردد ؛ امیدواریم راهکار مناسب برای رفع موارد مطروحه سنجیده و بکار گرفته شود.
۱- اشخاص میتوانند همزمان از چند جا تقاضای دریافت کالا ( فرضا شکر) داشته باشند.
۲- دست سودجویان کاملا باز گذاشته شده تا بتوانند چندین نفر برای دریافت کالاها در صفوف محل های توزیع بگمارند و با قیمت تعاونی دریافت نموده و با بهای بسیار گرانتری در محلی دیگر بفروشند.
۳- اشخاص فرصت طلب با استفاده از خلا های عدم نظارت نسبت به گیرندگان کالای اساسی ، به راحتی بواسطه افراد مختلف و گرفتن مقادیر زیاد کالا از محل های توزیع ، زمینه احتکار کالاهای اساسی فوق را فراهم می آورند.
۴- این نوع توزیع و تجمعات و صفوف طولانی باعث وارد آمدن خدشه به کرامت و منزلت انسانها و شهروندان می شود . و برخی از نیازمندان واقعی از حضور در چنین مکان هایی شرم دارند و میتوان گفت دستان بسیاری از توزیع بالسویه خالی می ماند. لذا به نظر میرسد باید مکان های توزیع به تعداد زیادتر و در تمام نقاط شهر باشد تا به این شکل ترافیک و صف های طولانی تشکیل نشود.
۵- همچنین وجود صف های طولانی از مردم در انتظار چند کیلوگرم قند و شکر و… برای رسانه های بیگانه و معاند، خوراک خوبی برای تبلیغ علیه نظام فراهم میکنند و مسئولین باید در این باره چاره اندیشی کنند .
۶- و…
حال اینکه چرا یک مکانیزم مشخص و دقیقی جهت کنترل و نظارت به توزیع کالاها و محل های عرضه کننده درنظر گرفته نشده است! جای تامل دارد!!
آیا نمیتوان از فضای سیستماتیک و اینترنت بهره برد و تدبیری اندیشید ؛ فرضا به کدهای ملی افراد که برای هر شخص ایرانی یک کد ملی وجود دارد ، با ۲ بار وارد کردن آن کد به سیستم ، اعلام خطا داده و مشخص شود آن شخص در محل دیگری قبلا “شکر” گرفته است و برای گرفتن بار دوم منع میشد ؟!
در نهایت اینکه ، باتوجه به وضعیت آشفته بازار توزیع کالاهای اساسی در شهرستان خوی ، آیا مسوولین محترم در این شهرستان ؛ از فرماندار ، بخشداران ، روسای ادارات ( بخصوص صنعت و معدن + جهاد کشاورزی و…) میتوانند حال شهروندان گرفتار در چنین وضعیتی را درک کنند؟ و آیا تا بحال حتی در ذهن خویش تصور کرده اند که اگر خودشان یا یکی از عائله شان جهت دریافت اقلام بسیار ناچیز ( همچون ۵ کیلو شکر) در یکی از این صف های طولانی قرار گیرند چه حال و احساسی به آنان دست میدهد ؟!
و اصلا ؛ آیا در واقعیت میتوانند همچون یکی از شهروندان ، در چنین صفوفی قرار گیرند ، به امید اینکه شاید مقداری قند یا شکر دریافت کنند. شاید هم تا نوبت برسد ، شکر یا قند تمام شود! و دست خالی به منزل باز گردند!
انتهای پیام/ امیرعلی موسوی